مارک پمپئو وزیر امور خارجه امریکا علت حمله این کشور به افغانستان در سال 2001 را از بین بردن القاعده و شکست آن دانست ومدعی شد که این امر اتفاق افتاده است. وی در مصاحبه رادیویی در آمریکا اعضای باقی مانده القاعده در افغانستان را کمتر از چند صد نفر اعلام و تاکید کرد واشنگتن از طالبان خواسته است روابطش را با القاعده قطع کند.
مارک پمپئو وزیر امور خارجه امریکا علت حمله این کشور به افغانستان در سال 2001 را از بین بردن القاعده و شکست آن دانست ومدعی شد که این امر اتفاق افتاده است. وی در مصاحبه رادیویی در امریکا اعضای باقی مانده القاعده در افغانستان را کمتر از چند صد نفر اعلام و تاکید کرد واشنگتن از طالبان خواسته است روابطش را با القاعده قطع کند.
ادامه حضور القاعده در افغانستان
در راستی آزمایی ادعای وزیر امور خارجه امریکا در مورد القاعده و رابطه آن با گروه طالبان، بایستی به مواضع واشنگتن در سال 2001 ،زمان حمله ارتش امریکا به افغانستان اشاره کنیم. کاخ سفید در زمان ریاست جمهوری جرج بوش پسر با اعلام اینکه گروه تروریستی القاعده عامل اصلی حمله 11 سپتامبربه برجهای دوقلو است از گروه طالبان خواستار تحویل سرکردگان القاعده از جمله اسامه بن لادن شد. طالبان که براساس سنت مهمان نوازی پشتون از تحویل آنان به امریکا خود داری کرد به عنوان همدست تروریستها مورد غضب کاخ سفید قرار گرفت و جرج بوش با همکاری پاکستان به افغانستان حمله و به این کشور لشکرکشی کرد.
اعضای طالبان که تحت تعقیب نیروهای امریکایی و ناتو قرار گرفتند بازداشت و در زندان گوانتانامو به بند کشیده شدند.با این حال از حدود سال 2008 با کمک سازمان اطلاعات ارتش پاکستان "آی اس آی" طالبان مجددا سازماندهی و قدرت نمایی خود را درافغانستان آغاز کرد. تروریست نامیدن طالبان و قرار دادن آن در لیست سیاه امریکا به همراه کشتن ملااختر منصور سرکرده طالبان پس از مرگ ملاعمر از سوی نظامیان امریکایی، نشان داد که امریکا مقابله با طالبان را نیز در دستور کار خود داشته است. اگر چه در سال 2001 آمار دقیقی از تعداد اعضای القاعده در افغانستان از سوی امریکا منتشر نشد اما همواره فرماندهان ناتو وارتش امریکا اعضای این گروه تروریستی را بالغ برچند صد نفر اعلام کرده اند تا عملیات ارتش امریکا در افغانستان را موفق نشان دهند. اینکه امریکا هیچگاه به دنبال نابودی کامل القاعده در افغانستان نبود و آنرا اعلام نکرد به خاطر توجیه ادامه حضور نظامی خود در این کشور بود و اینکه افغانستان همچنان با تهدیدات فزاینده تروریستی روبرو است.
راهبرد امریکا در حمایت از تروریسم در افغانستان
امریکا در واقع در دو دهه حضور نظامیش در افغانستان، دو سیاست راهبردی را در حمایت از گروههای تروریستی دنبال کرده است :
اول آنکه منابع مالی گروههای تروریستی و خشونت طلب یعنی تولید مواد مخدر را در افغانستان نابود نکرد تا آنان همچنان بتوانند به عنوان ابزار امریکا به فعالیت خود ادامه دهند.
دوم آنکه ارتش افغانستان بخصوص نیروی هوایی و هوانیروز این کشور را متناسب با توافقنامه "بن" هیچگاه تجهیز و تقویت نکرد تا افغانستان همچنان از نظر امنیتی به امریکا و ناتو وابسته بماند.
اظهارات فرماندهان نظامی سابق امریکا و ناتو در مورد القاعده در افغانستان به خوبی نشان می دهد که آنها گام جدی برای از بین بردن القاعده در این کشور برنداشتند و گروههای تروریستی همچنان به عنوان ابزاری برای توجیه ادامه حضور نظامی امریکا در افغانستان عمل می کنند.
جنرال دیوید رودریگرز از فرماندهان وقت عملیات ارتش امریکا در افغانستان در ارزیابی از اعضای القاعده اعلام کرد آنان نیروهای کیفی با مهارتهای بالای تاکتیکی هستند که می توانند اعضای سایر گروههای تروریستی را آموزش دهند .ژنرال کلیفلند سخنگوی ناتو در افغانستان در سال 1395 اعلام کرد که القاعده با سیصد عضو فعال همچنان برای افغانستان ومنطقه تهدید جدی است . محمد رادمنش سخنگوی وقت وزارت دفاع افغانستان هم ضمن تایید اظهارات فرمانده ناتو اعلام کرد القاعده قوی تر از گذشته فعالیتهای تروریستی خود را در افغانستان آغاز کرده است. سازمان ملل هم در سال 1397 در گزارشی، افغانستان را پناهگاه امن گروههای تروریستی بین المللی از جمله القاعده دانست و تاکید کرد این گروه با طالبان از روابط مستحکمی برخوردار است. دیوید پترائوس فرمانده پیشین نیروهای امریکایی در افغانستان نیز اخیرا ضمن نیرومند دانستن روابط القاعده و طالبان ، تعهد این گروه به امریکا را برای قطع رابطه با القاعده غیر واقعبینامه و مردود دانست.
در یک ارزیابی کلی می توان گفت القاعده در سه مقطع مورد توجه امریکا بوده است:
-برخی معتقدند در زمان اشغال افغانستان از سوی ارتش سرخ شوروی، سازمان اطلاعات مرکزی امریکا "سیا" با اعضای القاعده تحت عنوان اعراب افغان همکاری داشته است.
-در سال 2001 نابودی القاعده و حامیان آن بخصوص طالبان، بهانه ای برای حمله امریکا به افغانستان و لشکر کشی به این کشور شد.
-در سال 2020 امریکا برای توجیه توافقنامه خود با طالبان و تبرئه این گروه به عنوان یک گروه خشن ،خشونتگرا و تروریست، مدعی است که صرفا برای نابودی القاعده به افغانستان لشکر کشی کرد و در این هدف موفق بوده است.
اما سوالات مهم از سوی واشنگتن بدون پاسخ مانده است که چرا بعد از دو دهه همچنان چند صد القاعده در افغانستان حضور دارند؟ آیا طالبان سنت مهمان نوازی از القاعده را کنار گذاشته و با آنها قهر خواهد کرد؟ آیا ادعای شکست القاعده از سوی پمپئو در افغانستان می تواند توجیه کننده توافق امریکا و طالبان باشد؟
نتیجه
در هر حال، ترانزیت تروریسم یکی از مهمترین راهبردهای امریکا در افغانستان ضد روسیه ، چین و آسیای مرکزی است و به همین دلیل چنانچه طالبان همکاری با دولت افغانستان را نیز بپذیرد حتی تحلیلگران امریکایی هم استقرار صلح و امنیت در افغانستان را نمی پذیرند و براین اعتقادند همکاری طالبان با القاعده علاوه بر تاکتیکی مساله ای سنتی و براساس آیین قومی است و هرگز پایان نخواهد یافت. از اینرو امریکا با آگاهی از این واقعیت درصدد تبدیل طالبان به ژاندارم افغانستان است تا مسایل امنیتی این کشور و منطقه را متناسب با خواست و سیاستهای واشنگتن تنظیم کند. این نخستین بار نیست که امریکا به دنبال کم اهمیت نشان دادن و دست کم گرفتن تروریسم در افغانستان است. ارزیابی غلط بخشی از سیاست گذاری این کشور در زمینه افغانستان بوده است. به گونه ای که چندی پیش انستیتو مطالعات استراتژیک افغانستان نیز به دنبال این بود که تهدید داعش را تهدیدی کمرنگ و بی اهمیت برای آینده افغانستان جلوه دهد.
منبع: مرکز مطالعات افغانستان
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/16059
تگ ها: